محل تبلیغات شما

عکاس علی گرامی فر

 

او سفید  بود و     روی  من و سیاه

 

هیچ وقت اسمش برایم مهم نبود .  ولی هر روز دیدنش شده بود دغدغه روزانه . صفایی داشت که این روزها  در کمتر آدمی می دیدم هر روز سر کوچه راس ساعت هفت.با ژاکتی قهوه ای و دمپایی های انگشتی . هم در زمستون هم در تابستون  .درست کنار تیر برق چوبی و درست  کنار  در چوبی مغازه حاج عباس

. اولین بار که دیدمش با لبخندی  مملو از شرم چشم هایش  را باز کرد و به سختی دهان کجش را باز , دست سیاه و چروکیده اش را بالا برد و  گفت سلام.  جوابش را دادم . ولی  نه با شیرینی لحن کلامی که داشت .

. از اون لحظه  همیشه مشتاق  دیدن  و سلام شیرینش بودم.  . هرچند کمی خل وضع بود ولی شاید من هم بودم. چرا که این روزها کمتر سلامی  اینطور صادقانه و بی آلایش به دلم می نشست .پس حتما در چیزی با او مشترک بودم این روند مدتی تکرار می شد و انگار اولین انگیزه من برای برون رفتن از خانه همین سلام ها بود

 . تا اینکه اونشب  سیاه رسید.

 سرما طاقت فرسا بود و من توی خونه گرم خودم مشغول دلخوشی های ابلهانه ام بودم و حتی یک لحظه هم به ذهن بیمارگونه ام  نرسید که راستی او  در این سرما چه میکند؟

 صبح روز بعد سرخوش از گذراندن شبی تاریک و گرم به روال  هر روزه راه افتادم. نزدیک مغازه حاج عباس بوی سوختگی رو حس کردم. منتظر سلام سفیدش بودم ولی نبود.

اما به جای سفیدی او  مغازه حاج عباس کاملا سیاه بود.از  همهمه جمعیت فهمیدم همون دیوونه دوست داشتنی  دیشب جلوی  مغازه حاج عباس آتیش روشن کرده و در مغازه چوبی حاج عباس و بعدش همه مغازه اش سوخته بود

. چند روزی گذشت ولی انگار نبودن و ندیدن  اون چهره خل وضع اذیتم میکرد. از چند نفر سراغش رو گرفتم گفتن بردنش دیوونه خونه.

 نتونستم طاقت بیارم  رفتم ببینمش. وقتی وارد آسایشگاه شدم در اولین برخورد  از دور دست دیدم  چسبیده به دیوار و داره سایه خودش  رو میبوسه .بهتم زد و  نتونستم حتی یک قدم جلوتر بزارم.چطور یه آدمی که از دید همه مجرم هست می تونه  هنوز خودش رو دوست داشته باشه    شاید معنای دیوونگی  همین باشه  .  چرا که می دونست مجرم نیست و تنها دیوانه است    .

ولی من از خودم با همه داشته ها   متنفر بودم.  چون او سفید  بود وروی  من و سیاه.

حمید رضا هلالی

مولتی مدیا (چند رسانه) آینده فتوژورنالیسم

عکاسی تئاتر :بخش پایانی

عکاسی تئاتر بخش دوم:رویکرد ذهنی و محتویی در عکاسی تئاتر

ولی ,حاج ,عباس ,سلام ,مغازه ,سیاه ,حاج عباس ,هر روز ,مغازه حاج ,بود و ,خل وضع

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دوربین مداربسته.گیت فروشگاهی و دزدگیر پرسش مهر بیستم